زیبایی عشق به سکوت است نه فریاد......

صدای سکوتــــــــــــ

زیبایی عشق به سکوت است نه فریاد......

صدای سکوتــــــــــــ

عناوین یادداشت‌ها

  • عشق و عشق بازی پنج‌شنبه 1 فروردین‌ماه سال 1392 14:28
    نمیدانم انسانها عشق میخواهند ؟ یا عشق بازی ؟ فرق این دو را کی‌ میدونه ؟
  • دل تنگم پنج‌شنبه 1 فروردین‌ماه سال 1392 14:27
    دل تنـــــــگم....... دل تنــــــــــگــــــ آن روزهـــــــــا ک نمیـــــــدانم محبتهایــــــش توهــــــــم من بــــــــــــود!!!! یا تــــرحم او؟؟!!!!!!!!!!!!!
  • مهربانی چه رنگی است . . .؟ پنج‌شنبه 1 فروردین‌ماه سال 1392 14:24
    عشق را رنگ آبی زدم، دوست داشتن را قرمز ، نامردی را سیاه ، دروغ را سفید ، ولی نمی دانم چرا به تو که میرسم نمی دانم مهربانی چه رنگی است . . .؟
  • چه عم انگیز... پنج‌شنبه 1 فروردین‌ماه سال 1392 14:19
    چه غم انگیز است وقتی که چشمه ای سرد و زلال در برابرت می جوشد و می خواند و می نالد ، تو تشنه ی آتش باشی و نه آب. و چشمه که خشکید ، و چشمه که از آن آتش که تو تشنه ی آن بودی ،بخار شد و به هوا رفت و آتش کویر را تافت و در خود گداخت و از زمین آتش رویید و از آسمان آتش بارید تو تشنه ی آب گردی و نه آتش ... و بعد ، عمری گداختن...
  • انگار همین دیروز بود پنج‌شنبه 1 فروردین‌ماه سال 1392 14:16
    گاهى باید بغضت را بخورى و اشکت را تف کنى که مبادا دل کسى بلرزد…! حتى در تنهایى خودت حق اشک ریختن ندارى چرا که قرمزى چشمهایت دل میشکند! تیک تیک ثانیه ها در گوش دقایق می خوانند و... دقایق برای ساعتها نجوا می کنند.... ساعتها، روزها را به بازی می گیرند و.... روزها ،ماه ها را و .... ماه ها..... سالها را واین چنین می شود که...
  • کاشکی پنج‌شنبه 1 فروردین‌ماه سال 1392 14:15
    ڪـاشــڪــے تـَلــפֿــے زنـבگــے ڪــَــمـے الــڪـُل בاشـتـــْـ شـایـב مـَســتـمـاלּ مـےڪـــرב وَ בرב را نـمـےفـہـمـیـבیـ ـم(!) خـاطــره مثــل الــڪـل نیــسـت ڪــﮧ بـپــَره פֿــاطـره פֿــاطــرَسـتــ نمــیـره میـــمـونـﮧ و בاغـــونـت میـڪُــنـﮧ
  • گآهے بآیَـב پنج‌شنبه 1 فروردین‌ماه سال 1392 14:10
    هـ یـچ وَقتـ نَبآیَد بِـﮧ اِجبآر خَنـ دیــد گآهے بآیَـב تآ نَهایَتـ آرامِشـ گِریـﮧ کَـ رב ... تَبَسُمـ بَعـ ב اَز گِریـﮧ از رنگیـטּ کمآטּ بَعـב از باراטּ قَشَنگ تَرهـ
  • خدایا تو در چه حالی؟؟؟ پنج‌شنبه 1 فروردین‌ماه سال 1392 14:08
    یکی مدال های المپیکشو میشماره... یکی اسکناس ها و تراولاشو... دیگری گناهاشو... و در همین نزدیکی... کودکی میشمارد از خانواده اش چند نفر باقی مانده است... خدایا تو در چه حالی؟؟؟
  • خالق انار. پنج‌شنبه 1 فروردین‌ماه سال 1392 14:03
    باورنمیکنم خالق نظم دانهای انار،زندگی مرااینگونه بی نظم چیده باشد
  • میچکد........ پنج‌شنبه 1 فروردین‌ماه سال 1392 13:57
    باران مى گوید : من مى بارانمت............ ابر مى گوید : من مى زایانمت................... زمین مى گوید : من مى پرورانمت در دل خویش...... چشمه مى گوید : من مى رویانمت از دل زمین.............. رود مى گوید : من بر دوش خود مى نشانم و تا مقصد مى رسانمت........................................................ دریا مى گوید :...
  • دل بی کس من........ پنج‌شنبه 1 فروردین‌ماه سال 1392 13:41
    در سوگ دل ؛ کاش تو را ارزان نمیفروختم تا اینگونه غریبانه مرا ترک نکنی...؟ دلم چرا تنهایی ؟ نکند قدر و قیمت تو فقط برای من مهم بود من تنها آمده ام تا تو را در جنگل خاطرات مدفونت کنم . تو فقط مرا درک خواهی کرد.تو هم میروی تا برای همیشه تنها بمانم چقدر زخمها کاری بود که از پا اُفتادی ؛ این زخمهای عمیق را چگونه میتوانستم...
  • نور نمیخاهم.. پنج‌شنبه 1 فروردین‌ماه سال 1392 13:35
    چراغهاراخاموش کن نورنمیخواهم نگاهم که میکنی برق نگاهت من راکه هیچ شب رامچاله میکند..
  • نمی ایی... پنج‌شنبه 1 فروردین‌ماه سال 1392 12:54
    نمى آیی ببینى که با رفتنت ، با تمام زنانگى ام چه مردانه کنار آمده ام…
  • کاشکی پنج‌شنبه 1 فروردین‌ماه سال 1392 12:22
    اون منم که عاشقونه شعر چشماتو میگفتم... هنوزم خیس میشه چشمام وقتی یاد تو می افتم... هنوزم میای تو خوابم تو شبای پر ستاره... هنوزم میگم خدایا کاشکی برگرده دوباره...
  • سفیدی رو..... پنج‌شنبه 1 فروردین‌ماه سال 1392 12:16
    هروقت تونستی برف رو سیاه کنی کلاغ را سفید کنی هروقت تونستی آتش را ببوسی تو آب نفس عمیق بکشی هروقت تونستی اشک سنگ رو ببینی شادیه غم را ببینی اون موقع من تو را فراموش خواهم کرد
  • ببین... پنج‌شنبه 1 فروردین‌ماه سال 1392 12:06
    ببین غمگین، ببین دلتنگ دیدارم... ببین خوابم نمی آید، بیدارم... نگفتم تا کنون، اما کنون بشنو: تورا بیش از همه کس دوست میدارم
  • رفته بودم سر حوض پنج‌شنبه 1 فروردین‌ماه سال 1392 11:59
    رفته بودم سر حوض تا ببینم شاید، عکس تنهایی خود را در آب... آب در حوض نبود ماهیان می گفتند: هیچ تقصیر درختان نیست ظهر دم کرده تابستان بود پسر روشن آب، لب پاشویه نشست و عقاب خورشید، آمد اورا به هوا برد که برد
  • محض رضای دلت سه‌شنبه 29 اسفند‌ماه سال 1391 10:00
    این بارهم کنار میکشم،محض رضای خدا که نه محض رضای دلت!
  • اخر این تنهایی..... سه‌شنبه 29 اسفند‌ماه سال 1391 09:57
    آخر این چه تنهایی است، که تنها نیست واین همه غم با خودش آورده..
  • حجم خالیت..... سه‌شنبه 29 اسفند‌ماه سال 1391 09:31
    حجم خالی تو باوجود هیچکس پر نمیشود حالا هی بگو “دوستان جای ما
  • دور زدن!!!!! دوشنبه 28 اسفند‌ماه سال 1391 02:35
    چه بسیار افرادی ک رانندگی بلد نیستن ولی” دور زدن” را خوب بلدند..
  • تنهایی خودش... دوشنبه 28 اسفند‌ماه سال 1391 02:29
    تنهایی خودش آدم را نمی کشد کاری می کند که آدم خودش را بکشد..
  • ممورى قلبت یکشنبه 27 اسفند‌ماه سال 1391 11:04
    امیدوارم ممورى قلبت اونقدر پرنشه ک واسه اضافه کردن کسى منو پاک کنى!
  • خرده شیشه یکشنبه 27 اسفند‌ماه سال 1391 09:01
    سرفه هایم صدای خرده شیشه میدهد…به گمانم بازهم دلم شکسته!
  • منو ببخش تنهام نزار یکشنبه 27 اسفند‌ماه سال 1391 08:59
    منو ببخش تنهام نزار ، برای آخرین بار / تنهام نزار ، بی من نرو ، نگو خدانگهدار . . .
  • جاربزنم یکشنبه 27 اسفند‌ماه سال 1391 08:57
    یعنی میشه یه روز اینو همه جا، جاربزنم که: “توو رویای تو بودم که،واسه من دست تکون دادی!”
  • تو نرو… یکشنبه 27 اسفند‌ماه سال 1391 08:54
    من بروم، آب از آب تکان نمیخورد! تو نرو… که بى تو دنیا به هم میخورد…
  • کوه نیستمـــــــــــ یکشنبه 27 اسفند‌ماه سال 1391 08:42
    خسته ام! نه اینکه کوه کنده باشم… نه…!!! دل کنده ام!
  • سکوت نمیکردنــــــــــــــــــــــــ شنبه 26 اسفند‌ماه سال 1391 20:25
    حرفی برای گفتن اگربود دیوارهاسکوت نمی کردند..
  • گریه میکنم.. شنبه 26 اسفند‌ماه سال 1391 20:24
    غصه نخور کنار آمده ام با نبودنت.. خیلی ک دلم میگیرد! گریه میکنم..