در نگـــــــــــــــــــاهت
چیزیــــــــست که نمیدانــــــــــــــــــــــم چیست !
مـــــــــــثل آرامــــــــش بــــــــــعد از یـــــــــــــــک غم
مــــــثل پیـــــــــــدا شدن یـــــــــک لبـــــخنــــد
مــــــــــثل بوی نـــــــــــم بعد از بــــــــاران
در نگـــــــــــــاهت چیزیــــــــــــست که نمیـــــــدانم چیست !
مــن به آن محتاجم
لعنـــت ...
بـــه همـــه قانونهـــای دنیـــا ...
کـــه در آن ,
شکســـتن دل ;
پیگـــرد قانونـــی نـــدارد ....................!
قانون تو تنهایی من است و تنهایی من قانون عشق
عشق ارمغان دلدادگیست و این سرنوشت سادگیست.
چه قانون عجیبی! چه ارمغان نجیبی و چه سرنوشت تلخ و غریبی!
که هر بار ستاره های زندگیت را با دستهای خود راهی آسمان پر ستاره کنی
و خود در تنهایی و سکوت با چشمهای خیس از غرور پیوند ستاره ها را به نظاره نشینی
و خاموش و بی صدا به شادی ستاره های از تو گشته جدا دل خوش کنی
و باز هم تو بمانی و تنهایی و دوری…
دلم میخواد ببینمت بازم بخندی تو نگام
آخه فقط تو میدونی از زنده بودن چی میخوام
دلم بهم میگفت تورو میشه یه جور دیگه خواست
آخه فقط قلب توئه که با من اینقدر سر به راست
از تو دلگیرم که نیستی کنارم .. من دارم میمیرم تو کجایی من باز بی قرارم
میدونی جز تو کسی رو ندارم .. باورم نمیشه اینقدر آسون رفتی از کنارم
این سکوت و این هوا و این اتاق .. شب به شب به خاطرم میاردت
توی این خونه هنوزم یه نفر .. نمیخواد باور کنه نداردت
نمیخواد باور کنه تو این اتاق .. دیگه ما با هم نفس نمیکشیم
زیر لب یه عمر میگه با خودش .. ما که از همدیگه دست نمیکشیم
جرم من عاشق شدن
حرف من دوست داشتن تو
آن وقت که چکش قاضی به صدا در می آید نگاه من به تو که همه ی زندگی منی
به تو که دوست دارم
وکیل مدافع می گه چرا عاشق شدی اما نمی دونه که کار من عاشق شدن نیست
کار دل عاشقی
من را محکوم کردن به اعدام
محکومم کردن چون تو من را دوست نداشتی طناب دار را دور گردنم می ندازند
حالا دیگه ۱ ۲ ۳ را می گن
و من فقط از تو یک سوال دارم چرا من را دوست نداشتی؟
1-خدا را 2-مرگ را
دو کار را همیشه فراموش کن:
1-به کسی خوبی کردی 2-کسی به تو بدی کرد
گرچه دلگیر تر از دیروزم
گرچه فردای غم انگیز مرا میخواند
لیک باور دارم
دلخوشی ها کمنیست
زندگی باید کرد
زندگی باید کرد
گاه با یک گل سرخ
گاه با یک دل تنگ
گاه باید رویید در پس این باران
گاه باید خندید
بر غمی بی پایین
زندگی باور میخواهد
ان هم از جنس امید
که اگر سختی راه به تو یک سینی زد
یک امید قلبی به تو میگوید
که خدا هست هنوز
دوست داشتن، از عشق برتر است.. عشق، یک جوشش کور است، و پیوندی از سر نابینایی. اما دوست داشتن، پیوندی خود آگاه و از روی بصیرت روشن و زلال.
عشق، بیش تر از غریزه آب می خورد؛ و هر چه از غریزه سر زند، بی ارزش است. و دوست داشتن، از روح طلوع می کند، و تا هر جاکه یک روح ارتفاع دارد، دوست داشتن نیز، همگام با آن اوج می یابد.
عشق، با شناسنامه بی ارتباط نیست، و گذر فصل ها و عبور سال ها، بر آن اثر می گذارد، اما دوست داشتن، در ورای سن و زمان و مزاج، زندگی می کند و بر آشیانه ی بلندش روز و روزگار را دستی نیست.
عشق، در هر رنگی و سطحی، با زیبایی محسوس،در نهان یا آشکار، رابطه دارد. اما دوست داشتن چنان در روح غرق است، و جذب زیبایی های روح، که زیبایی های محسوس را به گونه یی دیگر می بیند.
سلام بهونه قشنگ من برای زندگی
آره بازم منم همون دیونه همیشگی فدای مهربونیات چه میکنی با سرنوشت؟!
دلم واست تنگ شده بود این نامه رو برات نوشت!
حال من و اگه بخوای رنگ گلای قالیه جای نگاهت بدجوری تو صحن چشمام خالیه ابرا همه پیش منن اینجا هوا پر از غمه از غصه هام هرچی بگم جون خودت بازم کمه دیشب دلم گرفته بود رفتم کنار آسمون فریاد زدم یا تو بیا یا منو پیشت برسون
فدای تو یه وقت شبا بی خوابی خسته ات نکنه غم غریبی عزیزم سرد و شکسته ات نکنه چادر شب لطیفتو از روت شبا پس نزنی تنگ بلور آبتو یه وقت ناغافل نشکنی اگه واست زحمتی نیست
بر سر عهدمون بمون منم تو رو سپردمت دست خدای مهربون راستی دیروز بارون اومد منو خیالت تر شدیم رفتیم تا اوج آسمون با ابرا هم سفر شدیم از وقتی رفتی آسمون پر کبوتره زخم دلم خوب نشده از وقتی رفتی بدتره فدای تو نمی دونی بی تو چه دردی کشیدم !
حقیقتو واست بگم به آخر خط رسیدم رفتی و من تنها شدم با غصه های زندگی قسمت تو سفر شدو قسمت من آوارگی به خاطرت مونده یکی همیشه چشم به راهته یه قلب تنها و کبود هلاک یک نگاهته من میدونممن میدونم همین روزاعشق من ازیادت میره بعدش خبر میدن بیا که داره عشقت میمیره عکسای نازنین تو با چند تا گل کنارمه یه بغض کهنه چند روزه دائم در انتظارمه تنها دلیل زندگی! با یه غمی دوست دارم داغ دلم تازه میشه اسمتو وقتی میارم وقتی تو نیستی چه کنم با این دل بهونه گیر مگه نگفتم چشاتو از چشم من هیچ وقت نگیر حرف منو به دل نگیر همش غم غریبیه تو رفتی من غریب شدم چه دنیای عجیبیه! میگم شبا ستاره ها تا می تونن دعات کنن نورشون بدرقه پاکی لحظه هات کنن تنها دلیل زندگیم! با یه غمی دوستت دارم..
ردپایم بی صداست عشق من بی انتهاست... ردپای اشکهایم را بگیر تا بدانی خانه عاشق کجاست.